تنها راه عبور از بحران آب در تهران | سهم قناتها برای مشکل بیآبی پایتخت چقدر است؟ | تهرانیها ۷۰ لیتر بیشتر از اروپاییها آب مصرف میکنند
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۳۹۰۹۷
همشهری آنلاین - مجیدجباری: در چند سال گذشته با گسترش و استمرار استفاده از آبهای زیرزمینی در کشاورزی از طریق حفر چاههای عمیق، پمپاژ آب از اعماق زمین و بیتوجهی به نگهداری قناتها، این منابع آبی را در معرض نابودی قرار داده است و قنوات پر آب، کم کم به قنوات کم آب و یا خشک تبدیل شدهاند. در چنین شرایطی زمزمههایی از سوی مسئولان درباره ضرورت احیای قناتها به گوش میرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه عواملی در خشکسالی و بی آبی تهران تاثیر گذاشته است؟
بخش عمدهای از ایران در ناحیه خشک و نیمه خشک واقع شده و تهران هم به عنوان شهری در این ناحیه، از این مسئله تاثیر گرفته است. در چنین شرایطی، عوامل مختلفی در خشکسالی تهران دخیل بوده است. علاوه بر کاهش بارشها، نبود زهکشی و آبخیزداری مناسب برای هدایت منابع آب به منابع زیرزمینی، حفر چاههای عمیق و برداشت از سفرههای زیر سطحی به مرور زمان تهران را با بحران کم آبی مواجه کرده است.
یکی از راهکارهایی که مسئولان برای نجات از این بحران عنوان میکنند، احیای قناتهاست. آیا این کار امکانپذیر است؟ جان گرفتن قنوات چقدر میتواند به کم آبی شهر کمک کند؟
قناتها به عنوان شاهکار سنتی و کهن مهندسی ایرانیان، سالها آب مورد نیاز کشاورزی و آشامیدنی تهران را تأمین میکرد. از زمانی که تهران پایتخت شد و شهر نشینی در پایتخت گسترش یافت، موضوع تأمین آب شرب پایتخت بهعنوان یک مشکل اساسی مطرح شد. برهمین اساس تنها راه ممکن در آن زمان حفر قناتهای جدید و افزایش تعداد قناتها بود. گاریهای آب از همین قناتها در معابر تهران به مردم عرضه می شد و تهرانیها حاضر بودند پول بیشتری برای این آب گوارا پرداخت کنند. تا این که بعدها آب لوله کشی جای آن راگرفت. براین اساس نقش قناتها در تامین آب کشاورزی و آشامیدنی تهران بر کسی پوشیده نیست. اما احیای تعداد بیشماری از قناتهایی که یا کور شدهاند و یا در آستانه خشکی قرار دارند، به عقیده من ساده نیست. احیای قنوات کار زمان بر و پرهزینهای است و در شرایط حاضر، عزم جدی برای این کار نمی بینم.
اگر ارادهای برای زنده کردن وساماندهی قناتها باشد، این منابع، چه کمکی به شرایط حاضر تهران میکند؟
به هر حال قنوات با توجه به پراکندگی در نواحی و مناطق تهران، می توانست در این روزها بخشی از این کم آبی را دست کم در تامین آب آشامیدنی شهر پوشش دهد. اما اینکه امکان احیای قناتهایی که دچار خشکی شده و کور شدهاند، وجود دارد، باید بگویم بله؛ امکانش هست؛ اما به باور من، این کار بسیار سخت، پرهزینه و زمانبر است. در شرایط کنونی تصور نمیکنم عزم جدی در این زمینه وجود داشته باشد. ضمن اینکه این کار علاوه بر زمانبر بودن، هزینههای زیادی را میطلبد. بنابراین معتقدم دستگاههای اجرایی مرتبط باید پیش از این کار، راههای دیگری را برای جبران کم آبی در نظر بگیرند. اما آب مورد نیاز تهران که فقط آشامیدنی نیست. بخشهای کشاورزی، صنایع و ... به حجم بالایی از منابع آبی نیاز دارد که چندین برابر آب آشامیدنی است، به هر حال قناتها میتوانند در حل بخشی از بحران کم آبی موثر باشند.
نقشه قناتهای تهرانبرای ساماندهی و احیای قنوات باید، عوامل کور شدن و خشکی این منابع زیرزمینی را بدانیم. چه عواملی موجب خشکی قناتها شده اند؟
قناتهای شهر به عنوان یادگار گذشتگان نیازمند رسیدگی هستند. در گذشته برای پاکسازی مسیر قناتها، چاهخوها داخل قنات میرفتند و مسیر آب را به طور شبانه روز پاکسازی و قسمتهایی که ریزش کرده بود را ترمیم میکردند. این چاهخوها به ویژه در مناطق یزد و کرمان این کار را مرتب انجام میدادند اما متاسفانه در سالهای اخیر، بی توجهیها باعث از بین رفتن بسیاری از این منابع آبی شده و قنات ها را کور کرده است. دلیل نشست زمین و فروریختن ساختمانها در برخی نقاط تهران هم به دلیل خالی شدن قناتها و ریختن پساب و فاضلاب داخل قنات ها بوده است.
تولید هر ورق کاغذ آچهار، ۲۴ لیتر و تولید هر کیلو فولاد حدود ۳۰ هزار لیتر آب مصرف می کندبه جای حفرچاه فاضلاب و چاه های جذبی برای هرزآبها در عمق زمین، گاهی دیده میشود که فاضلابها در برخی مناطق در عمق ۳ متری زمین حفر شدهاند و همین موضوع موجب ریزش پسابهای خانگی به داخل قناتها شده و این منابع آبی را آلوده کرده است. ضمن اینکه در حالی که تهران از بی آبی رنج میبرد؛ برخی صنایع پرآب هم با برداشت آب از منابع زیر زمینی بخش عمدهای از شرایط امروز را رقم زدهاند. بر اساس بررسیها، تولید هر ورق کاغذ آ چهار ۲۴ لیتر آب و یا تولید هر کیلو فولاد حدود ۳۰ هزار لیتر آب مصرف میکند، بنابراین سازمان آبفا باید ضمن جریمههای سنگین برای مصرف بی رویه آب چه در صنایع و چه مصارف خانگی، هزینههای مصرف آب را به صورت پلکانی افزایش دهند. به نظر من در کوتاه مدت این راهکار می تواد بخشی از اسراف در این زمنه را کاهش دهد.
تصاویر | روایتی از کار در ۱۰۰ متر زیر زمین ! | ماموریت ؛ نجات قنات | قزل آلای یک کیلویی از دل تهران گرفتمبه غیر از احیای قناتها، چه راهکار هایی برای برون رفت از بحران کم آبی در تهران وجود دارد؟
چندی پیش حزب سبز آلمان اعلام کرد که هر آلمانی در بیشترین میزان، روزانه کمتر از ۲۵۰ لیتر آب مصرف میکند. این در حالی است که میانگین مصرف آب در تهران بیش از ۳۲۰ لیتر در روز است. کشورهای آلمان، انگلستان و فرانسه به عنوان پرآب ترین کشورهای اروپا به طور متوسط ۸، تا ۹ ماه در سال بارندگی دارند اما صرفه جویی در مصرف آب در این کشورها نهادینه شده است. ما در این کشورها به دلیل در نظر گرفتن جرایم سنگین، هرگز نمیبینیم که مردم از آب لوله کشی برای آبیاری درختان باغچه خود استفاده کنند یا ماشین هایشان را با آب لوله کشی بشویند. حالا الگوی مصرف در این کشورها را با کشوری خشک و نیمه خشک مثل ایران مقایسه کنید؛ کشوری که یک سوم معدل جهان هم آب دریافت نمیکند؛ به طور متوسط بیش از ۷۰ لیتر در روز بیش از متوسط آلمان، مصرف آب دارد.
کاهش بیسابقه ذخیره آب در سدکرجآیا تونلهای مترو هم در خشک شدن قنات های شهر نقش داشتهاست؟
قطعا. اینکه در سالهای گذشته تونلهایی را در عمق های مختلف شهر حفر کرده اند بدون لحاظ اینکه بررسی شود که قناتی در مسیر بوده یا نه، یکی از دلایل کورشدن قنوات تهران است. البته بررسیهای درست و دقیقی در این زمینه وجود ندارد. فارغ از اینکه مترو یا حفر چاههای عمیق چه تاثیری بر قناتها داشتهاند، همانطور که پیشتر هم گفتم رسیدگی نکردن به قناتها یکی از مهمترین دلایل خشک شدن این منابع زیرزمینی بوده است. مسیر قنات باید پاک نگه داشته شود. ریزش سنگ و خاک از بالا دست میتواند راه قنات را ببندد. به همین خاطر در قدیم، چاهخوها شب و روز باید خاک و نخالهها را توسط چاه هایی که برای همین کار در مسیر قنات حفر شده بودند را تمیز می کردند.
در نهایت چه راهکار اساسی برای پشت سرگذاشتن بحران کم آبی به ویژه در تهران وجود دارد؟
جهان سالانه ۸۴۰ میلیمتر در سال و ایران به طور میانگین کمتر از ۲۴۰ میلیمتر در سال آب دریافت میکنند که یک سوم میانگین جهانی است. با این وجود، در تهران برخی شهروندان بعضا استخرهای خود را هم با آب لوله کشی پر میکنند و در صورت اعتراض هم میگویند «هزینهاش را می دهم». بنابراین علاوه بر راهکارهایی که بالاتر عنوان کردم، به عقیده من بهترین و تنها راهکار پشت سرگذاشتن بحران آب، مصرف کم است.
کد خبر 733484 برچسبها برف قنات آب و هوا - ایران خشکسالی باران تهران شهر کم آبی سد پایتخت محیط زیست ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: برف قنات آب و هوا ایران خشکسالی باران تهران شهر کم آبی سد پایتخت محیط زیست ایران احیای قنات ها بحران کم آبی آب لوله کشی آب مصرف منابع آبی منابع آب لیتر آب مصرف آب شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۳۹۰۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا شرکتها مشکل تامین مالی دارند؟
فرهاد نیلی در رویداد رونمایی از سومین گزارش مدیران عامل که به همت «ایلیا» تهیه شده است، یک تصویر بزرگ و جامع از حفرههای اصلی جریان نقدی را در ۶ بلوک اصلی به تصویر کشید. این ۶بلوک اصلی شامل تراز مالی دولت، اقتصاد دلاریزه شده، بخش پولی و اعتباری، اقتصاد سیاسی، موقعیت مالی شرکتها و بخش واقعی اقتصاد است. در زیر پوست هر یک از بلوکها، جریانهایی وجود دارد که در نهایت اثر خود را در جریان نقدی اقتصاد میگذارد.
به گزارش دنیای اقتصاد، وی در این همایش تاکید کرد: «این مشکلی که در گزارش سالانه مدیران عامل بهعنوان چالش جریان نقدی مطرح شده، موضوع مهمی است و ممکن است در سال۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ ماندگار شود.»
او افزود: «متاسفانه رفع این مشکل اولویت سیاستگذار نیست؛ بنابراین باید از طریق راهحلهای موضعی آن را برطرف کرد و نباید اجازه داد مسالهای که با تدابیری قابل حل است، با سرایت به بخش واقعی به مساله بلندمدت اقتصاد تبدیل شود.»
فرهاد نیلی، اقتصاددان و مدیرعامل شرکت مشاوره مدیریت رهنمان، در مراسم رونمایی از سومین گزارش سالانه مدیران عامل که توسط شرکت مشاوره مدیریتی ایلیا تهیه شده است و در چهارم اردیبهشتماه برگزار شد، در رابطه با مساله کمبود نقدینگی به سخنرانی پرداخت.
بر اساس گزارش مدیران عامل، کمبود نقدینگی یکی از مهمترین مشکلاتی است که مدیران شرکتکننده در نظرسنجی این گزارش به آن اشاره کردند.
به گفته نیلی، همچنین علاوه بر اهمیت و اولویت، مساله تامین مالی شیوع بالایی داشته، به نحوی که تنها ۱۰ درصد از مدیران عامل اعلام کردند که با مساله کمبود نقدینگی مواجه نیستند؛ بنابراین اگر بخواهیم نگاهی آسیبشناسانه به آنچه مدیران عامل با آن مواجه هستند داشته باشیم، سوال این است که آیا وضعیت اقتصادی کشور این موضوع را تایید میکند؟
نیلی در سخنان خود برای فهم بهتر ریشه مشکل کمبود جریان نقدینگی از یک مثال استفاده کرد.
به گفته او افراد در منزل دمای اتاق را متناسب با راحتی خود تنظیم میکنند. اگر این دما بین ۱۵ تا ۲۵ درجه باشد برای استفاده از دمای کمتر یا بیشتر باید وسایل دیگری را به کار برد. برای مثال برای دمای کمتر از ۱۵ درجه از یخچال و فریزر استفاده میشود و از طرف دیگر برای دماهای بیشتر از سماور و گاز استفاده میکنیم.
این اقتصاددان با تشبیه منابع مالی به مایعات تاکید کرد: هر چقدر ماندگاری یک منبع بیشتر باشد آن منبع منجمدتر بوده و باید در یخچال نگهداری شود و اگر خیلی نقد باشد در سماور قرار دارد؛ بنابراین اگر قصد داریم چای سرو کنیم باید از سماور استفاده کنیم و اگر قصد داریم نوشیدنی سرد سرو کنیم، باید یخچال را شارژ کنیم.
نیلی در همین رابطه ادامه داد: حال اگر ۹۰درصد مهمانهای ما تقاضای چای دارند، اما میبینیم که سماور آب ندارد، داخل منزل هم چیزی نیست و هرچه مایعات داشتیم را درون فریزر گذاشتیم، ما به زمان نیاز داریم که قالبهای یخ درون فریزر آب شود تا نوشیدنی مناسب آماده شود. حال اگر مهمانهای ما خیلی عجله دارند، به نظر میرسد ما اشتباه کردیم که همه مایعات خود را درون فریزر گذاشتیم. این مثال روشن میکند که وضعیت اقتصادی ما تقریبا چنین شکلی دارد.
مکندگی کسری بودجهنیلی در ادامه افزود: هر چند شرکتها به طور عرفی تاکید میکنند که با مشکل «نقدینگی» مواجه هستند، اما از لحاظ فنی «جریان نقدی» یک مشکل شایع در اقتصاد ایران است. به این معنی که شرکتها نیاز به منابع نقد دارند، اما منابع در جایی شبیه فریزر قرار دارند و منجمد هستند و تکنولوژیای که این منابع را از فریزر در بیاورد و گرم کند تراز نیست. به عبارت دیگر، سررسید منابع بلندمدت است و منجمد شده، اما سررسید مصارف کوتاهمدت است. در نتیجه داراییهای ما منجمد است، اما بدهیهای ما لیکوئید و نقد است.
او در رابطه با ریشههای مشکل جریان نقدینگی در اقتصاد ایران گفت: به طور کلی، در منطقهای که دولت باید متناسب با نیازهای خانوار و بخش خصوصی منبع نقد درست کند به دلیل مشکل کسری بودجه خود تبدیل به یک مکنده منابع شده است. در چنین شرایطی که سایر بخشها با کمبود منابع مواجه شده، آن بخشها باید منابع منجمد خود را که برای بلندمدت نگه داشته بودند، کوتاهمدت کرده و از آن استفاده کنند. همین موضوع منجر به ایجاد کسری میشود.
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه ناترازی در اقتصاد اولین مرحله از ایجاد این مشکل است، افزود: نکته مهم این است که ریشه این ناترازی در یک لایه زیرتر و به اقتصاد سیاسی مربوط است. به عبارت دیگر، نرخ تنزیلی که دولت به اقتصاد تحمیل میکند، نرخ تنزیل بسیار بالایی است و فردا را دور میکند، زیرا قصد دارد همهچیز را امروز مصرف کند؛ بنابراین یک لایه زیرتر از از ناترازی بودجه، مساله ساختار اقتصاد سیاسی وجود دارد.
اثر تحریمبه گفته نیلی طی ۱۰۰ سال گذشته در جهان هر زمان که به منبع نقد نیاز بوده، بخش مالی یا فایننشال اقتصاد متناسب با این نیاز منابع نقد ایجاد کرده است. اما چون ناترازی دولت به بخش بانکی تحمیل میشود، این ناترازی تبدیل به ناترازی مصارف و منابع بانکها شده و در نهایت در بانک مرکزی با تورم به کل اقتصاد سرایت میکند؛ بنابراین آنچه میشد توسط بازار بدهی کنترل شود وارد بازار مالی شده و به مسالهای برای کل اقتصاد تبدیل میشود. اما اگر درجه حرارت توسط نرخ بهره نشان داده میشد، بقیه بخشها متناسب با درجه حرارت خود را تنظیم میکردند.
نیلی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به تحریم به عنوان یک متغیر مهم دیگر در این فرآیند، گفت: یک اثر تحریم این است که درآمد ارزی دولت را کاهش میدهد و دسترسی را به منابع ارزی سخت میکند. در چنین شرایطی اقتصاد به سمت دلاریزه شدن میرود و با کم شدن منابع ارزی، توان نوسانگیری و مداخله ارزی را کاهش میدهد. در نهایت این قدرت به سوداگران منتقل شده و سیگنال بیثباتی و نااطمینانی به کل اقتصاد داده میشود.
او ادامه داد: در چنین شرایطی، چرخه معیوبی در اقتصاد ایجاد میشود که احساس بیثباتی را به وجود میآورد و در نتیجه افراد داراییهای خود را از ریال که ریسک بیثباتی دارد به ارز که ثبات دارد تبدیل کرده و این موضوع منجر به افزایش نرخ ارز میشود. پس از آن چرخه دوم نرخ ارز و فرار سرمایه فعال شده که علاوه بر تحریم منابع را میمکد.
مساله فریز نرخ بهرهمدیرعامل شرکت رهنمان در این نقطه به نقش بانکها اشاره کرد.
به گفته او، اما بانکها که باید این مشکل را حل کنند، مشکل بزرگتری دارند و آن هم فریز شدن نرخ بهره است. این موضوع، پرداخت نرخ بازده متناسب به سپردهگذار توسط بانک را با مشکل مواجه میکند؛ در نتیجه منابع سپردهگذار نقد میشود.
نیلی با تاکید بر اینکه در چنین شرایطی، بانکها و شرکتها در معرض یک انتخاب قرار میگیرند، گفت: آن انتخاب این است که حال که مشکل برای کل اقتصاد قابلحل نیست پس خودشان به سراغ بانک رفته تا مشکلشان را حل کنند. این موضوع باعث میشود مسائل در اقتصاد نه براساس بهرهوری بلکه براساس ارتباطات حل شوند. از طرف دیگر خود انتظارات تورمی، هزینه تامین مالی را افزایش میدهد و این مساله وارد بخش واقعی اقتصاد شده و شرکتهایی که مشکل جریان نقدینگی دارند قادر به سرمایهگذاری نیستند و سرمایهگذاری استهلاک را پوشش نمیدهد که این موضوع در نهایت به کندشدن رشد اقتصادی منجر خواهد شد.
راهحل چیست؟به گفته این اقتصاددان، وقتی این مکندههای اقتصاد را بررسی کنیم و ببینیم هر زمان مکشی اتفاق میافتد از سوی دیگر شارژی صورت میگیرد، یعنی تعادلی در میان آنها وجود دارد. اما اگر مکندهها بیشتر است به نظر میرسد مشکل جریان نقدینگی در اقتصاد ایران یک همهگیری بوده و به بخشهای دیگر سرایت میکند.
او ادامه داد: بنابراین ممکن است در سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ این مشکل ماندگار شود و شرکتها باید بدانند که این موضوع کلان بوده و برای همه مشکل ایجاد میکند. راهحلهایی هم برای شرکتها وجود دارد، اما از طریق همکاری با نهادهایی که کار اعتباری انجام دهد قابلحل است.
نیلی افزود: نکته مهم این است که به نظر میرسد راهحل کلانی برای رفع این مشکل وجود ندارد، اما راهحلهای موضعی خرد در دسترس است؛ بنابراین ۹۰ درصد از مدیران عامل در گزارش سوم بهدرستی اعلام کردند که مشکل نقدینگی دارند، اما به لحاظ فنی مشکل جریان نقدی است و متاسفانه رفع آن اولویت سیاستگذار نیست؛ بنابراین باید از طریق راهحلهای موضعی آن را حل کرد. نباید اجازه دهیم مسالهای که با تدابیری قابل حل است با سرایت به بخش واقعی به مساله بلندمدت اقتصاد تبدیل شود، زیرا اگر این سیکل فعال شود بهنوعی کشنده بهرهوری در اقتصاد است و در بلندمدت برای رشد اقتصادی کشور مشکل ایجاد خواهد کرد.